قاسم بن الحسن(ع)(ایام محرم)

قاسم بن الحسن(ع)

 

از تنم چند تن درست کنید

بی سر و بی ‌بدن درست کنید

 

سنگ را بر تنم تراش دهید

تا عقیق یمن درست کنید

 

زره‌ای تن نکرده‌ام تا خوب

از لباسم کفن درست کنید

 

از پرِ تیرهای چله‌ نشین

بر تنم پیرهن درست کنید

 

سیزده مرتبه مرا بُکشید

سیزده تا حسن درست کنید

 

آن قدر قد کشیده‌ام که نشد

کفنی قد من درست کنید

علی اکبر لطیفیان

قاسم ابن الحسن(ع)(ایام محرم)


قاسم ابن الحسن(ع)

 

زره اندازه نشد پس کفنش را دادند

کم ترین سهمیه از سهم تنش را دادند

 

قاسم انگار در آن حظه "انا الهو" شده بود

سر این "او" شدنش بود "من"ش را دادند

 

بی جهت نیست تماما بغلش کرده حسین

بعد ده سال دوباره حسنش را دادند

 

تا که حرز حسنی همره قاسم باشد

عمه ها تکه ای از پیرهنش را دادند

 

داشت مجذوب کلیم اللهی خود می شد

سنگ ها نیز جواب سخنش را دادند

 

داشت با ریختنش پای عمو کم شد

چقدر خوب زکات بدنش را دادند

 

گفت یعقوب: تن یوسف من را بدهید

گفت یعقوب ولی پیرهنش را دادند

علی اکبر لطیفیان