اشعار شهادت حضرت امام محمد باقر(ع) - وحید قاسمی
گریه های رقیه را می دید
کوه فریاد در گلویش بود
محمل بازعمـه پشتِ سرش
سرعباس روبـرویش بود
**
دید از زیر نیزه ي جدش
بر زمین، قطره قطره خون می ریخت
دید در کوفه دشمن نامرد
سر او را به شاخه ای آویخت
**
کودکان چموش سنگ بدست
پای ناقه به جانش افتادند
مردمان حرامزاده شام
خارجی زاده اش لقب دادند
**
از سربام خاک و خاکـستر
نقل سر بود و فرش راهش بود
چشم ناپاک شهر را می دیـد
غم نـاموس در نگاهش بـود
**
غیرتش را به جوش آوردند
نیزه داران مستِ سکه پرست
چهره ي سرخ عمه را تا دید
مثـل عباس چـشم خـود را بست
+ نوشته شده در شنبه بیستم مهر ۱۳۹۲ ساعت 21:2 توسط ر.محجوب
|